دربارهی پنج تابلو از فریدا کالو
مترجم: محمد روشن
فریدا و دیهگو ریورا، ۱۹۳۱
فریدا در این تابلو، با کشیدن خود و دیهگو، فراز و نشیبهای ازدواجش را ثبت کرد. او این تابلو را به عنوان پرترههای روز ازدواج کشید اما اتمام آن دو سال، پس از شروع زندگی مشترک، زمان برد. در این تابلو، فریدا حالت خشک و بیروح را انتخاب کرد که متأثر از نقاشان نائیفِ قرن نوزدهم، همچون خوزه ماریا استرادا، بود. آثار این نقاش بر دیهگو ریورا نیز تأثیر گذاشت. متن مندرج بر نواری که کبوتر به منقار دارد (شیوهای که فریدا و دیهگو از هنرمندانی مانند استرادا الهام گرفتند)، همچون سبک عامیانه (فولکلوریک) تابلو، صریح است:
در اینجا ما را، من فریدا کالو با همسر بسیار عزیزم دیهگو ریورا، میبینید. این تصاویر را در شهر دلپذیر سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، به تاریخ آوریل ۱۹۳۱، برای دوستمان آقای آلبرت بندر کشیدم.
(بعد از آنکه ویزای دیهگو را، با توجه به فعالیتهای کمونیستیش، رد کردند، بندر در ورود او به ایالات متحده نقش داشت.)
این تابلو نشان میدهد ازدواج ریورا به کدام سو میرفت. ریورا، محکم همچون درخت، کنار همسرش بسیار بزرگتر مینماید. استاد بزرگ، بیتوجه به همسر، پالت و قلمموهایش را در دست دارد. فریدا، که پاهای کوچکش به زحمت روی زمین کشیده میشود، خود را کمی سمت شریک زندگیش کج کرده است. این تابلو نگاره مورد علاقهش را نشان میدهد: زن محبوب یک نابغه بودن.
دست دیهگو را با کمترین تماس نگه میدارد. فریدا میداند این مرد به هیچ کس تعلق ندارد. حتا زمانی که این پرتره را میکشید، ریورا با قهرمان تنیس، هلن ویلس، روابطی داشت و نگارهی برهنهش را روی سقف لانچن کلاب از ساختمان بورس اوراق بهادار پاسیفیک در سان فرانسیسکو کشیده بود.
بعدتر فریدا ناچار به اعتراف شد:
همسر دیهگو بودن عجیبترین چیز در دنیاست… میگذارم با زنان دیگر رابطه داشته باشد. دیهگو شوهر دیگران نیست و هرگز نخواهد بود، اما رفیق معرکهای است.
با وجود این، میخواست رفیق مورد علاقهی دیهگو باشد: این زوج دستان یکدیگر را درست در وسط تابلو گرفتهاند. نقطهی عطف زندگی فریدا پیوند زناشوییش بود.
چهره دیهگو ریورا، ۱۹۳۷
این تابلو پرترهی دیهگو ریورا، همسر فریدا کالو و دیوارنگار مشهور مکزیکی، است. پرتره زمانی کشیده شد که دیهگو پنجاه و یک ساله بود اما در این تابلو بسیار جوانتر به نظر میرسد. بعلاوه دیهگو را بسیار لاغرتر نشان میدهد، چرا که در زندگی واقعی قد بلند و سنگین وزن بود. یک علت به زمان کشیده شدن پرتره مربوط میشود، زیرا دیهگو، بعد از درمان کلیه و همچنین عفونت چشم، تازه از بیمارستان مرخص شده بود.
دو فریدا، ۱۹۳۹
این تابلو مدت کوتاهی بعد از جدایی از دیهگو ریورا تکمیل شد. پرتره دو شخصیت متفاوت فریدا را نشان میدهد. فریدای سنتی در پوشاک تیوانایی، با قلبی شکسته، کنار فریدای مستقل با لباس مدرن نشسته است. فریدا در یادداشتهایش در بارهی این تابلو نوشت ریشه در خاطراتش از دوست خیالی دوران کودکیش دارد. بعدها تصدیق کرد که بیانگر یأس و تنهایی او به علت جدایی از دیهگو بود.
در این تابلو، دو فریدا دستهای یکدیگر را گرفتهاند. قلبها هر دو نمایان هستند و قلب فریدای سنتی بریده شده و پاره است. شاهرگ، که از قلب پاره تا سمت راست فریدای سنتی آمده، با پنس جراحی بریده شده که در دامنش دیده میشود. خون همچنان روی سفیدی لباسش میچکد و ممکن است از خونریزی زیاد بمیرد. آسمان طوفانی مملو از ابرهای آشفته است که احتمالن حال پریشان فریدا را نشان میدهد.
در ۱۹۴۷ انستیتوی ملی هنرهای زیبا در مکزیکو سیتی این تابلو را خرید. آن زمان قیمت خرید ۴۰۰۰ پسو (معادل هزار دلار) بود، بعلاوه ۳۶ پسو نیز برای قاب پرداخت شد. این بالاترین قیمتی بود که فریدا در طول عمرش دریافت کرد.
نسخه کپی این تابلو در موزه فریدا کالو در کویوآکان ، مکزیک، در معرض نمایش است.
خودنگاره با موهای بریده، ۱۹۴۰
درست پس از آنکه فریدا کالو از دیهگو ریورا طلاق گرفت، این خودنگاره را کشید. بر خلاف خودنگارههای پیشین که فریدا همواره لباسهای زنانه میپوشید، اینجا لباس مردانهی سیاه رنگ بزرگی بر تن دارد، که ظاهرن از آنِ دیهگو است. بعلاوه، موهای بلندش را، که دیهگو علاقه زیادی به آن داشت، بریده است. در دست راستش قیچی دارد که نشان میدهد خودش این کار را انجام داد. موهای بریدهاش را در دست چپ نگه داشته که نماد از خودگذشتگیش است.
در پیشزمینه رشتههای مو همه جا دیده میشوند و به نظر میرسد هر یک سرگذشت خود را دارد. در احاطهی موهایش، بیهیچ احساسی، روی صندلی نشسته. فضای خالی اطراف بر یأسش میافزاید. متن ترانهای که در بالای پرتره نوشته شده این است:
«نگاه کن، اگر دوستت داشتم، به خاطر موهایت بود، حالا که مو نداری، دیگر دوستت ندارم.»
بعد از جدایی، فریدا تصویر زنانهی خود را کنار گذاشت. موهایش را برید، از لباس تیوانایی که دیهگو مجذوبش بود خلاص شد، و شروع به پوشیدن لباس مردان کرد.
فقط گوشوارههایش را به عنوان زینت زنانه نگه داشت. این خودنگاره تمنایش برای استقلال و عدم اتکا به مردان را نشان میدهد.
من و طوطیهایم، ۱۹۴۱
فریدا کالو در دسامبر ۱۹۴۰، بعد از چند سال جدایی، دوباره با دیهگو ریورا ازدواج کرد. ظاهرن بعد از این ازدواج زندگی فریدا تا اندازهای آرامتر گشت، اما حتا زمانی که مجددن ازدواج کردند جداگانه زندگی میکردند. فریدا همچنان با جانوران، عروسکها، و گلهایش در حومه شهری زندگی میکرد که دوست میداشت. اینها هنوز سهم بزرگی از زندگیش را دارند.
صلابت تابلوی من و طوطیهایم با جزییات درون کار شکسته میشود. طوطیها عمق میبخشند، جزییات پیچیده پرهایشان تضاد هوشمندانهای با ظاهر سادهی فریدا به وجود میآورد. طوطیهای محافظ اطرافش قابلیت حسی اثر را افزایش میدهند، سادگی سیمای آرام فریدا در مقابل آنها چند برابر میگردد.
فریدا خودنگارههای زیادی با حیوانات خانگیش کشید و این یکی از تابلوهایی است که طوطیهایش را در آن گنجاند. زمان کشیدن این پرتره، به تازگی، دوباره با دیهگو ازدواج کرده بود اما با نیکولاس موری روابط عاشقانه داشت. موری کسی بود که به فریدا کمک کرد تا اولین نمایشگاهش را در ۱۹۳۸ در نیویورک برگزار کند و عکاس پرتره موفقی بود. آن زمان همدیگر را در مکزیک میدیدند.