دوشنبه, 26 خرداد 1404

سبد خرید شما خالی است.

No Result
View All Result
  • خانه
  • خبر رسانی
    • گزارش هنری
    • اخبار هنری
    • نمایشگاه
    • فراخوان
    • کارگاه‌ها و کلاس‌ها
    • محصولات هنری
  • گفتگو و مقالات
    • نوشتاری
    • شنیداری
    • تصویری
  • درسگفتارها
    • درسگفتارهای نوشتاری
      • نقاشی انتزاعی
    • درسگفتارهای تصویری
    • درسگفتارهای شنیداری
  • پرسه زنی
    • معرفی کتاب
    • پرسه زنی در متون
    • پرسه زنی در فضای مجازی
    • پرسه زنی در مطبوعات
  • نقد و بررسی
    • نوشتاری
    • ویدئویی
    • شنیداری
  • نمایشگاه آنلاین
  • معرفی هنرمندان/نویسندگان/فیلمسازان
  • محصولات فرهنگی-هنری
  • درباره ما
    • درباره ما
    • ارتباط با ما
  • خانه
  • خبر رسانی
    • گزارش هنری
    • اخبار هنری
    • نمایشگاه
    • فراخوان
    • کارگاه‌ها و کلاس‌ها
    • محصولات هنری
  • گفتگو و مقالات
    • نوشتاری
    • شنیداری
    • تصویری
  • درسگفتارها
    • درسگفتارهای نوشتاری
      • نقاشی انتزاعی
    • درسگفتارهای تصویری
    • درسگفتارهای شنیداری
  • پرسه زنی
    • معرفی کتاب
    • پرسه زنی در متون
    • پرسه زنی در فضای مجازی
    • پرسه زنی در مطبوعات
  • نقد و بررسی
    • نوشتاری
    • ویدئویی
    • شنیداری
  • نمایشگاه آنلاین
  • معرفی هنرمندان/نویسندگان/فیلمسازان
  • محصولات فرهنگی-هنری
  • درباره ما
    • درباره ما
    • ارتباط با ما
No Result
View All Result
هنرآگه
No Result
View All Result
Home گفتگو و مقالات

تن‌یافتگی در رویارویی با هنر(بازتاب ادراک بدن در اجراهای مونا حاتوم) نویسنده: الهام میاحی

4 تیر , 1399
in گفتگو و مقالات, نوشتاری
Reading Time: 3 mins read
0
0
تن‌یافتگی در رویارویی با هنر(بازتاب ادراک بدن در اجراهای مونا حاتوم) نویسنده: الهام میاحی

 

مونا حاتوم[۱] هنرمند فلسطینی‌الاصل متولد لبنان، همزمان با جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۷۵ مجبور به ترک وطن و اقامت در لندن شد. زندگی هنری او در اوایل دهه‌ی ۱۹۸۰ با قطعه‌های اجرایی آغاز شد و بعدها از کارهای زنده به سوی چیدمان‌های مکانیکی‌تر از جمله ویدیو، نور و صدا تغییر جهت داد. به اعتقاد بسیاری از صاحب‌‌نظران مونا حاتوم شناخته‌شده‌ترین هنرمند برخاسته از جوامع اسلامی است. آثار سیاسی و شاعرانه‌ی وی که تاکنون برنده جوایز بین‌المللی زیادی شده، در قالب طیف نامتعارف و متنوعی از رسانه‌ها ازجمله چیدمان، مجسمه، ویدیو، عکاسی و کار روی کاغذ تحقق یافته است. حاتوم مانند بسیاری از هنرمندان معاصر طیف وسیعی از تکنیک‌ها و بنیان‌ها را در هنر خود به‌کارمی‌گیرد، اما ویژگی خاص و منحصربه‌فردش را اَشکال و موادی به وجود می‌آورد که احساس صمیمیت و آشنایی را در انسان بر‌می‌انگیزد و درعین‌حال نوعی احتمال خطر جسمانی را تلقین می‌کند. واژه‌های مکان، خانه، جنگ، مهاجرت، تبعید و صلح از مفاهیم اساسی و کلیدهای اصلی فهم کارهای این هنرمند هستند، فهمی که در اغلب آثار وی از فضاهایی در ارتباط با بدن نشئت می­گیرد. مفهوم بدن از همان اجراهای اولیه‌ی حاتوم نقشی تعیین‌کننده دارد و گویا گرایش حاتوم به این است که مخاطبان به‌گونه ­ای جسمی و فیزیکی با آثارش ارتباط برقرار کنند. از نظر حاتوم بدن محور همه‌ی ادراکات انسان است و اثر هنری در قلمرو فیزیکی تجسم می­یابد. تجربه‌ی اثر هنری نخست از مسیر فیزیکی آغاز می ­شود و سپس معانی و تداعی ­ها از این تجربه‌ی آغازین حاصل می ­گردد. این تلقی از ادراک در مغایرت با سنت فلسفی غرب از یونان باستان تا فلاسفه ­ای نظیر دکارت است که دانش و شناخت را مستقل از ادراکات کالبدی و فیزیکی می­ دانستند. به باور آن‌ها تجارب عاطفی و بدنی فاقد حقیقت واقعی است و حقیقت را مغشوش و گمراه می ­سازد، تا جایی که دکارت یگانه‌مسیر شناخت را خِرد به‌شمار می­ آورد و بر این باور پافشاری می‌کرد که ذهن و خرد بر امیال کالبدی و احساسات برتری غیرقابل‌اجتنابی دارند. در نهایت در این نظام فکری بدن و احساس نسبت به خرد و عقل در جایگاه فرودست قرار می‌گیرند.

فلسفه در سال­های اخیر با گسست از اندیشه­ های عقل‌‎محور و چرخش از تمرکز به ذهن مواجه بوده است. این تغییر مسیر در پی یافتن نگاهی غیردوگانه ­انگار به شناخت و آگاهی حاصل شده است. موریس مرلوپونتی[۲] فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی از اندیشمندان حوزه‌ی مرتبط با تن‌یافتگی است. براساس پندارِ محوری مرلوپونتی ادراکْ پدیداری بدنی است نه رویدادی ذهنی. وی بر این اندیشه تأکید می ­کند که پرهیز از پذیرش تلفیق حواس و واقعیت جسمانی ادراک در تاریخ فلسفه غرب، جایگاه بدن را به حاشیه رانده و به مقامی نازل­تر از ذهن تقلیل داده است. مرلوپونتی بر این نکته اصرار می­ ورزد که ادراک در بنیاد خود عملی جسمانی به‌شمار می­ آید و از این نظرگاه جسمانیت را به‌مثابه مولفۀ آغازین ضروری در راستای شناخت، مورد توجه قرار می­ دهد. «ادراک پدیداری بدنی یا جسمانی است، نه رویدادی ذهنی؛ به‌عبارت‌دیگر ما نه در مقام سوژه­ هایی که دربرابر اعیان واقع شده­ اند، بلکه در مقابل فاعل­ هایی بدن­مند در جهان و از جهان ادراک می­کنیم» (کارمن[۳] ۱۳۹۰). در تفکر مرلوپونتی بدن تنها یک ابژه به شمار نمی­ آید؛ انسان همواره و همیشه ازطریق بدن به درک چیزها نائل می­ گردد. مرلوپونتی همانند نیچه بر جنبه ­های بدنی شناخت و ادراک تأکید می ­ورزد و تجارب جسمانی فرد را در روند شناخت غیرقابل‌اجتناب می ­داند. در این اندیشه ادراک یک عمل خلاقانه و کنش­مند محسوب می ­شود که به‌هیچ­وجه متمایز از بدن معنا نمی ­یابد. به‌عبارت روشن­ تر همانگونه که اندیشه و شناخت غیرقابل‌افتراق از ادراک است، ادراک نیز غیرقابل‌جداسازی از بدن است. به‌این‌ترتیب مرلوپونتی تئوری بدن را تئوری ادراک می ­داند. مرلوپونتی به بیان این ایده می­ پردازد که وجود بدن پیش­ شرطی برای تمامی تجارب انسان به شمار می ­آید. وی گسترش آگاهی و ادراک را بر پایه‌ی تن­یافتگی و تجربه‌ی زیسته میسر می ­داند و آگاهی را چیزی خارج از بودن جسمانی نمی ­یابد.

نکتۀ مهم دیگری که از تئوری مرلوپونتی در پدیدارشناسی ادراک جلب‌توجه می ­کند نگریستن به اثر هنری است. در مواجه با یک ابژه – در اینجا اثر هنری – درک از صورت ظاهری اثر نیست، «بلکه حس‌کردن خویشاوندی جسمانی آنها با ما، درآمیختن با چیزها و سکونت در آنهاست» (کارمن ۱۳۹۰). در برخورد با یک اثر هنری واکنش ­های متفاوتی در بدن و احساسات فرد شکل می ­گیرد؛ درصورتی‌که در نگره ­های آکادمیک، این واکنش­های احساسی به اثر هنری از ارزش­های متعالی آن می­ کاهد. اما به تأسی از اندیشه­ های مرلوپونتی پیرامون بدن، توجه و همدلی بدنی مخاطبان با اثر هنری در شکل‌گیری دلالت­ های معنایی اثر اهمیت یگانه­ ای دارد. این نوع مواجه با اثر هنری ارتباط و به‌دنبال آن معناسازی را متحول می ­سازد. به بیان صریح­تر می­ توان گفت که این تئوری به درهم‌تنیدگی میان مخاطب و اثر هنری یا سوژه و ابژه دلالت دارد و نوعی هم­پوشانی گشتالتی میان سوژه‌ی درک‌کننده و ابژه‌ درک‌شونده وجود دارد. از منظر مرلوپونتی در فرآیند رویارویی با اثر هنری، ادراکِ عاری از همراهی امکان­پذیر نیست. مرلوپونتی اذعان می­کند که مخاطب در مواجه با اثر هنری قادر به داخل‌شدن در ادراک چیزهایی است که در اثر هنری ترسیم شده و این رخداد از مسیر هم­ذات‌پنداری یک­دلی میان اثر و تماشاگر است که حاصل می­شود.

شاید برایتان جذاب باشد
جنگ و حافظه‌ی جنگ

آنچه را تا اینجا به گونه­ای بسیار اجمالی در مورد دیدگاه­های مرلوپونتی بیان شد می­توان برای تحلیل و بررسی آثار حاتوم مبنا قرار داد. اگرچه آثار حاتوم بسیار گوناگون‌اند و در فرم­ها و مضامین متعددی گنجانده می­شوند اما در کلیه‌ی آثار او توجه به بدن و وجود بدن به صورت کاملاً عینیت‌یافته نمایان است و مواجهه‌ی مخاطب با این نوع آثار و درک آنها از اثر از مسیر درک بدن بسیار قابل تأمل و مهم تلقی می­ شود.

حاتوم زندگی حرفه­ای خویش را با هنرهای اجرا مربوط به اندرونی بدن و امعاء و احشاء در دهه‌ی ۱۹۸۰ آغاز نمود. حاتوم کار اجرا را دوست دارد چرا که به عقیده‌ی او کار اجرا گذرا و موقتی است، به‌طور‌کلی جمع می­ شود و آنچه در ذهن بیننده یا تماشاگر باقی می­ ماند تنها خاطره­ای از آن اثر است، درست به مانند زندگی که همین وضعیت را دارد. اشیاء می ­آیند و می ­روند و خاطره‌ی آن‌ها محو می­ گردد و با گذشت زمان توسط مردم براساس تجارب آن‌ها و پیش‌زمینه­ های مشخص‌شان و اینکه خاطره را چگونه تعبیر می­ کنند و به آن چه‌چیزی می­ افزایند، تغییر شکل می یابد. آثار حاتوم از آغاز دهه‌ی ۱۹۹۰ به‌طور روزافزونی به‌سوی چیدمان­ های بزرگ تغییر جهت داد که هدفش درگیرکردن بیننده با احساسات متناقضِ اشتیاق، نفرت، ترس و شیفتگی بود. حاتوم در حجم­های فردی خویش نظیر اثر «رنده­ ها» (grate)، اشیاء خانگی روزمره مانند صندلی، تخته‌ی تاشو و وسایل آشپزخانه را به چیزهای بیگانه، خطرناک و تهدیدآمیز بدل می­ کند. و اولین تهدید از بدن آغاز می­ شود چراکه همانطور که پیش­تر نیز بیان شد حاتوم معتقد است در کارهای هنری باید به هر دو سطح عقلانی و حسی توجه نمود. به باور وی معانی و تداعی­ های ذهنی بعد از تجارب بدنی اولیه به‌دست می­آیند، بنابراین چگونه می­توان در کار هنری بدن را نقطه‌ی آغاز قرار نداد. درمجموع آثار حاتوم بسیار متنوع هستند و مفاهیم عمیقی را نظیر دغدغه‌ی زنان، مهاجران و آسیب‌دیدگان جنگ آشکار می­کنند. دراین قسمت از نوشته نگارنده با معرفی و بررسی برخی از آثار حاتوم سعی دارد تا تمرکز خواننده را به این نکته جلب کند که در تمام آثار حاتوم این توجه به بدن است که معنا را می­سازد و اینگونه آثار به درهم­تنیدگی میان مخاطب و اثر هنری دلالت خواهند داشت و این مهم حاصل نمی­آید مگر ازطریق تجربه و واردکردن احساسات و فضاهای زیستۀ یکدیگر نسبت به اثر هنری. در این فضا است که افراد قادرند براساس تجارب زیسته‌ی خود اثر هنری را درک کنند.

Picture 004

حاتوم در «میز مذاکره» ۱۹۸۳ (The negotiating table) که مربوط به دوره‌ی نخست کارهای اوست روی صلح‌طلبی انگشت می­گذارد. او با بدبینی به صلح می­اندیشد، چراکه به‌قول او «از روزی که به دنیا آمدم حتی یک‌سال بدون جنگ نیز وجود نداشته است». در این اجرا چیدمان، حاتوم روی یک میز در زیر تنها نور صحنه دست‌وپابسته دراز کشیده است، او درون کیسه‌ی کفن‌مانندی پیچیده شده و با امعاء و احشای بیرون‌زده و باند و خون پوشیده شده است. صدای سخنرانی ­های رهبران غربی که ندای صلح می­ دهند و به لزوم صلح و آرامش در دنیا تأکید دارند، در فضا شنیده می­شود. صندلی­ های خالی اطراف میز هم از مذاکره­ کنندگانی حکایت دارند که مذاکره ­شان نتیجه ­ای ندارد به‌غیراز شمار روزافزون قربانیان صلح. این اجرا در اساس از کنارهم‌قراردادن دو عنصر حاصل می­ آید؛ یکی عنصری که به واقعیت فیزیکی و بدنی و خشونت و بی‌رحمی وضعیت موجود دلالت دارد و دیگری به شیوه‌ی ارائه‌شدن و پرداختن به این واقعیت در کشورهای غربی. او این اثر خود را تنها اثری می­ داند که مستقیم به اشغال اسراییلی ­ها و قتل‌عام صبرا و شتیلا پرداخته است. هرچند او این اجرا را تنها مربوط به تجربه‌ی جنگ لبنان و فلسطین نمی­ داند و آن را مسئله ­ای جهانی به‌ویژه جهان سومی می­ داند. او می­گوید: «تعریف از صلح که جهان ارائه می ­دهد شک‌برانگیز است، آیا منظور از جهان فقط غرب است؟»

Picture 002

حاتوم در «خیلی چیزهاست که می خواهم بگویم» ۱۹۸۳ (So much I want to say) صورت خود را به وسیله‌ی یک‌جفت دست مردانه که جلوی دهان او را گرفته ­اند به‌تصویر درمی­آورد. صورت او تا حدودی به وسیله‌ی دستان مرد پوشیده شده است. در این ویدیوی پنج‌دقیقه­ ای ازسویی صورت پوشیده با دستان و ازسوی دیگر صدای مداومی که تکرار می­کند: «چیزهایی هست که نمی­توانم بگویم»، به خاموش‌نمودن صدای زنان در جوامع اشاره دارد. باز هم ازطریق بدن و درگیرکردن مخاطب با بدن، صدا و احساس برخاسته از مواجهه با این ویدیو به انعکاس دغدغه‌ی زنان می­پردازد.

شاید برایتان جذاب باشد
خط تسمه ایی به قلم منصور خانکه

Picture

در اجرای «موقعیت ـ معلق» ۱۹۸۶ (Position/Suspended) که پنج‌ساعت به‌طول انجامید، حاتوم درون قفس فلزی مشبکی قرار گرفته که در فضای راهرو موزه ساخته شده است. یک سمت قفس باز است و روی آن توری سیمی کشیده‌شده به‌گونه­ای که همه مجبور هستند به فاصله‌ی نزدیکی از آن عبور کنند. او درون فضای بسته‌ی قفس با استیصال به عقب و جلو قدم برمی­دارد­ و به رهگذران تنه می­زند. مجموعه‌ی عجیب‌وغریبی از ابزارهای زنگ‌زده به اطراف آویزان و معلق‌اند. گِلی که سراپای بدن او را پوشانده به‌روی ابزارها می­ریزد. در اینجا عدم فاصله‌ی هنرمند با مخاطب است که مهم تلقی می­شود. حاتوم در طول اجرا با خستگی مفرط و استیصال ناشی از دربندبودن و آزمایشی طاقت­ فرسا دست‌وپنجه نرم می­ کند و درتقابل با افرادی قرارمی­ گیرد که با فراغ‌بال و آزادیِ زمان و مکان در گالری رفت‌وآمد می­ کنند. درحقیقت حاتوم با عنصر زمان از تماشاگران جدا شده است. او در این اجرا به زندانی‌شدن افراد در جوامع، فقر، بیکاری و انرژی­های خلاقِ تباه‌شده اشاره دارد که باوقار بدنیِ قابل‌توجه هنرمند ذهن مخاطبان را درگیر موضوع مورد توجه­ اش می ­کند.

image-150
در اجرای «آن‌ها و ما… و بقیه­ی تقسیمات» ۱۹۸۴ (Them and us… and other divisions) حاتوم با پوشیدن لباس سرتاپا مشکی و پنهان‌نمودن صورتش با جوراب سیاه روی زمین پارک از میان نیمکت ­ها به‌آرامی می ­خزد. حاتوم در ساعت نهار آرامش جمعیتی را که در پارک هستند مغشوش می­کند. جمعیت کنجکاوانه به فرد ناشناس نگاه می­ کنند و به دنبال او به‌راه می ­افتند. او در انتهای مسیر با چاقوی خونینی که در دست دارد جای دو چشم و دهانش را می­برد و با بُرسی در دست شروع به پاک کردن دیوار می­کند اما ازآنجاکه بُرس او به رنگ قرمز آغشته است به‌شکلی ضمنی همه‌جای دیوار را به‌خون می­کشاند. در صحنه‌ی آخر روزنامه‌هایی که دیوار را پوشانده­ اند آتش می­­ زند، آنگاه با سوختن روزنامه­ ها و به‌پایین‌ریختن تکه­ ها و خاکسترهای آن گرافیتی­ های دیوار که حاوی شعارهای نژادپرستانه به مهاجران است هویدا می ­شود.

Picture 003

چیدمان «پنهان از چشم­های فضول» ۱۹۸۷ (Hidden from prying eyes) در گالری ایر لندن ساخته شده است. حاتوم در این اثر در تلاش است تا آلونکی محقر را داخل یک فضای هنری کلان‌شهری نشان دهد. او برای ساخت این اثر تعداد زیادی از ورقه­ های آهنی زباله‌شده را از مناطق متروک جمع­ آوری کرده است و با آن دیوارهای بلند و پیچ‌درپیچی ساخته است. در پشت دیوارها طنین صداهای زندگی شهری شلوغ شنیده می­ شود و انعکاس نورهای تبلیغاتی بزرگ چشم را آزار می ­دهد. این چیدمان به مخاطب این پیام را می ­رساند که کسانی پشت دیوارها از دیده پنهان هستند. ازسویی این اثر نقدی بر تهاجم رسانه‌ی غربی بر جهان سوم وارد می ­کند، و از سوی دیگر استعاره­ای پیچیده از نظارت و پاییدن و دخالت ژورنالیستی دارد، چراکه مخاطبان به‌مثابه ناظران اثر به حاشیه رانده شده­ اند. این ساختار نظاره‌ی مخاطب را مختل می­ کند. اما حاتوم به‌شکل واضحی به‌دنبال مفهومی بیش از یک واژگونی ساده یا انسداد نگاه قدرتمند مخاطب است. چشم بخشی از بدن است و با کنارگذاشتن بدن خویش به عنوان یک جسم یا شیء از نگاه تماشاگر نه از شدت جسمانی این اجرا کاسته می‌شود و نه از احساسِ تجربه ­ای که در گذر زمان آشکار می ­گردد. بلکه تماشاگر به‌جای نگاه منفعلانه به بازنمایی تجربه‌ی فرد دیگر، این مسئولیت را به خودآگاهی‌اش منتقل می­ کند. حاتوم خودِ ناظر را واداشته تا احساس کند. عمل دیدن جدایی‌ناپذیر از بدن است: کل وجود جسمانی ما که بر آن مسئول هستیم و در آن از محدودیت­ها و قیود زندگی رنج می­بریم.

Picture 006
در اثر دیگر حاتوم به سال ۱۹۸۸ با نام «مگر از روی جنازه­ام رد شوی» (OVER MY DEAD BODY) تصویر نیم­رخی از خود حاتوم روی بیلبوردی بزرگ به‌چشم‌می­خورد که با خشم و غضب به یک سرباز کوچک نظامی خیره شده که روی صورتش در حال پیشروی است. در این عکس حاتوم مستقیماً بدن خود را درگیر مبارزه و چالش می­کند. او در این اثر نوعی جابه­جایی طنزآمیز روابط قدرت را نیز عیان کرده است.

Picture 005

مونا حاتوم در روشی خلاقانه به مدت شش‌سال موهای سر خود را جمع­ آوری می­کند و سپس به دفعات در آثارش برای بیان مفاهیم گوناگون از آن‌ها استفاده می ­کند. حاتوم به نمادین‌بودن و ویژگی­های گرافیکی مو باور دارد. به نظر او مو یک خط گرافیکی ازپیش‌آماده است. او در «گردن­بندی از مو» ۱۹۹۵ (Hair Neckless) موهای جمع ­آوری‌شده‌ی خویش را که به‌صورت گلوله ­های کوچک و ظریف درآورده به هیئت گردنبندی شکل می­ دهد. گردنبندی آویزان از نیم­ تنه­ ا­ی با علامت تجاری کارتیه که نشان از اشرافیت و تجمل دارد. در این اثر به‌گونه­ ای بدیع ارتباطی میان جواهرات ارزشمند و موی ریخته­‌شده‌ی هنرمند که ماده‌ی اضافی بدن اوست پدید آمده است. در این اثر رشته‌مهره­ های گران­قیمتی که همواره برای زیور از آن استفاده می ­شود و ثروت و رفاه را عیان می ­سازد با موهای بدن حاتوم کاملاً به‌تزلزل کشیده شده است. بنابراین ساختار شکننده و ناچیز موی انسان با فراتررفتن از چارچوب منظم شبکه این توانایی را دارد که موضوع قدرت، ثروت و غرور را به‌چالش بکشد و آن را تضعیف کند. اثر به مثابه یک جسم بدنی ساخته شده است و سعی دارد که فاصله‌ی بدن و زبان یا به‌عبارت بهتر مادیت و نمادین‌بودن را بپوشاند. این نیم­ تنه به‌گونه­ ای یادآور غیاب و حتی مرگ است. غیرممکن است که این ساختار هندسی و منظم شبکه با ساختار مادی سرکش و نافرمان موی انسان با هم سازگار شوند. حاتوم سعی دارد آشکار کند که چگونه در فرهنگ دوگانه این نیم‌تنه شبکه­ ای نمادین از مفاهیم مادی است و به مردانگی ارجاع می­ دهد، درحالی‌که گردنبند مویی نمادی از ناچیزی تزیین است و به زنانگی اشاره دارد. و درنهایت حاتوم در این اثر مرز بین دوتایی­ های غرب را مخدوش نموده و از مقدم‌دانستن یکی بر دیگری امتناع می ­ورزد و معنای اثر در میانه‌ی این دوگانه ­ها درک می ­شود.

شاید برایتان جذاب باشد
چه زمانی هنرمندان می‌توانند اخلاق را به خاطر هنر منحرف کنند؟ با مروری بر آثار سوفی کال نویسنده : ناتاشا بل مترجم: روژین اسکندری

Picture 008

حاتوم در «پشت ونگوگ» ۱۹۹۵ (Van Gogh’s Back) موی طبیعی بدن را برای بازنمایی یک پیکره ­بندی انتزاعی از خطوط پیچان با دلالت ضمنی و با سبکی مشخص به‌کار می­ برد. این اثر الگوهای منحنی‌شکلِ تصادفی را نشان می­ دهد که ناشی از ریتم و حرکات دایره­ای دست کسی است که صابون زده و با آن تماس برقرار کرده است، به‎عبارتی دلالت از برخورد و مواجهه‌ی صابون و موی کمر مرد دارد. این اثر به‌مثابه استعاره­ای از قراردادی تلقی می­شود که همواره میان زنان مدل و مردان هنرمند وجود دارد. این خطوط موی خیس درحالی‌که تصدیقی بر مردانگی این فیگور پُرمو هستند پشت او را به یک سطح تزیینی نیز مبدل کرده­ اند. حاتوم با به‌سخره‎گرفتن حرکات قلم‌مو به شیوۀ ون‌گوگِ پُرشور پشت این مرد را به مثابه یک بوم نقاشی که نشان از حضور دیگری ـ دراینجا زن ـ دارد، مبدل کرده است و همراه با بازنمایی خطوطی که نمایانگر تماس زن هستند، سعی بر واژگونی معنا داشته است.

Picture 007

«چفیه» (Keffieh) که بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۹ به‌نمایش گذاشته شده نام اثری دیگر از حاتوم است. حاتوم چفیه را که به‌شکل سنتی در میان مردان عرب برای محافظت از گرما روی سرشان بسته می­شود با طُره­ های بلند و مواجی از موی زنانه پوشانده است. خطوط مواج سیاه که با وسواس و دقت بسیار زیادی روی پارچه‌ی سفید بافته‌شده یک طرح سنتی را به وجود می ­آورند که ریتم مواجی را بر سطح روسری تشکیل می­ دهد. طره­ های مو از طرح اصلی که برای آن‌ها درنظرگرفته‌شده می­ گریزند و خطوط کوچکی را پدید می ­آورند که با طرح زمینه هماهنگی ندارد. به‌علاوه هنرمند طره­ های بلند دیگری از موها را به گونه­ ای تصادفی و نامنظم در حاشیه‌ روسری قرارداده‌است. این طره­ های مو نظم حاکم بر چفیه را برهم‌می­زند. موی گلدوزی‌شده روی چفیه که در اصل برای پوششی مردانه درنظرگرفته‌شده نمایانگرِ بیرونی جنسیت زنانه است که معمولاً در جوامع اسلامی/عربی پوشانده نگه‌داشته‌می ­شود. و دراین‌جا در تماس بدنی با مردی قرار می ­گیرد که این روسری را به‌سر می­ کند. چفیه با معانی و دلالت­های سیاسی قوی خود که اغلب نمایانگر مرد عرب است به‌واسطه‌ی خطوط تزیینی که نشانی از بدن زن را با خود به همراه دارد زنانه می­شود. به‌شکل سنتی این چفیه­ ها معمولاً به وسیله‌ی زنانی بافته می­ شوند که به‌طور قراردادی در جامعه­ کار، تلاش و بدن آن‌ها از دیده پنهان می­ ماند و حاتوم با این اثر غیاب این زنان را به حضور مبدل نموده است. در انتها باید به این مهم توجه نمود که به باور فیلسوفی مانند مرلوپونتی و هنرمندی نظیر حاتوم مهم­ترین نکته در فرآیند ادراک آثار هنری اصرار بر این امر است که دیدن درهم‌تنیده است با حضور و تعامل بدنی با فضای اثر هنری.

۰۶۳

منابع: صیاد، علیرضا، گیل­ امیر رود، ناهید، تعلیم و تربیت تجسدیافته؛ بهره ­گیری از تئوری ادراک بدنی مرلوپونتی در آموزش هنر، ۱۳۹۵

کارمن، تیلور، مرلوپونتی، ترجمه: مسعود علیا، تهران نشر ققنوس ۱۳۹۰

  Micheal Archer, Guy Brett, Catherine de Zegher,  Mona Hatoum  ,   Phaidon Press Limited  London  , Reprinted  ۲۰۰۱, ۲۰۰۳

[۱] Mona Hatoum

[۲] Maurice Merleau Ponty

[۳] Taylor Carman

Tags: الهام میاحیمونا حاتوم
Previous Post

مطرودین تمدن پوشالی(درباره نمایشگاه با خانمان در فرهنگسرای نیاوران)- آرش فاتح

Next Post

پرسه های وارونه – نمایشگاه الهیار نجفی گالری آران (مینا فشنگچی)

مطالب مرتبط

جنگ و حافظه‌ی جنگ
گفتگو و مقالات

جنگ و حافظه‌ی جنگ

1402/07/04
روشن‌بینی‌ های تاریک گرهارد ریشتر
گفتگو و مقالات

روشن‌بینی‌ های تاریک گرهارد ریشتر

1402/05/23
زن قاجاری در حال نواختن ساز-قرن 19 میلادی
گفتگو و مقالات

گربه در هنر غرب و ایران

1402/05/20
Next Post
پرسه های وارونه – نمایشگاه الهیار نجفی گالری آران (مینا فشنگچی)

پرسه های وارونه - نمایشگاه الهیار نجفی گالری آران (مینا فشنگچی)

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو در سایت

No Result
View All Result

دسته بندی مطالب

  • اخبار هنری (11)
  • پرسه زنی (5)
  • پرسه زنی در فضای مجازی (4)
  • خبر رسانی (30)
  • درسگفتارها (7)
  • درسگفتارهای نوشتاری (7)
  • فراخوان (1)
  • کارگاه‌ها و کلاس‌ها (7)
  • گزارش هنری (4)
  • گفتگو و مقالات (37)
  • محصولات هنری (2)
  • معرفی کتاب (1)
  • معرفی هنرمندان/نویسندگان/فیلمسازان (15)
  • نقاشی انتزاعی (7)
  • نقد و بررسی (32)
  • نمایشگاه (3)
  • نوشتاری (11)
  • نوشتاری (36)
  • ویدئویی (7)

خبر رسانی

  • آموزش نقاشی و طراحی با زهره حاتمی پور

    آموزش نقاشی و طراحی با زهره حاتمی پور

  • طراحی سایت ویژه هنرمندان

    طراحی سایت ویژه هنرمندان

  • ثبت‌نام دوره مقدماتی رقص معاصر

    ثبت‌نام دوره مقدماتی رقص معاصر

  •  دوره «هنرمندِ قدرتمند»

     دوره «هنرمندِ قدرتمند»

  • نمایشگاه گروهی هنرهای تجسمی  “قاب های کوچک”  برگزارکننده: گروه هنری اِلانور

    نمایشگاه گروهی هنرهای تجسمی “قاب های کوچک” برگزارکننده: گروه هنری اِلانور

اخبار هنری

  • “صد سال گل و مرغ”

    “صد سال گل و مرغ”

  • قابل توجه هنرمندان علاقمند به اقامت هنری

    قابل توجه هنرمندان علاقمند به اقامت هنری

  • چشم پاینده مجموعه‌ای از جستارهای بارنز درباب نقاشی‌ها چاپ شد

    چشم پاینده مجموعه‌ای از جستارهای بارنز درباب نقاشی‌ها چاپ شد

  • اسامی شرکت کننده در نمایشگاه نبض هنر

  • پخش انلاین جایزه هنر معاصر ویستا از موزه هنرهای معاصر تهران

تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت متعلق به ماه نامه هنرآگه می باشد|طراحی و اجرا:ایران دیزاین

Welcome Back!

Login to your account below

Forgotten Password? Sign Up

Create New Account!

Fill the forms below to register

All fields are required. Log In

Retrieve your password

Please enter your username or email address to reset your password.

Log In
No Result
View All Result
  • خانه
  • خبر رسانی
    • گزارش هنری
    • اخبار هنری
    • نمایشگاه
    • فراخوان
    • کارگاه‌ها و کلاس‌ها
    • محصولات هنری
  • گفتگو و مقالات
    • نوشتاری
    • شنیداری
    • تصویری
  • درسگفتارها
    • درسگفتارهای نوشتاری
      • نقاشی انتزاعی
    • درسگفتارهای تصویری
    • درسگفتارهای شنیداری
  • پرسه زنی
    • معرفی کتاب
    • پرسه زنی در متون
    • پرسه زنی در فضای مجازی
    • پرسه زنی در مطبوعات
  • نقد و بررسی
    • نوشتاری
    • ویدئویی
    • شنیداری
  • نمایشگاه آنلاین
  • معرفی هنرمندان/نویسندگان/فیلمسازان
  • محصولات فرهنگی-هنری
  • درباره ما
    • درباره ما
    • ارتباط با ما
  • Login
  • Sign Up
  • Cart

تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت متعلق به ماه نامه هنرآگه می باشد|طراحی و اجرا:ایران دیزاین