محمد فاسونکی سال ۱۳۲۲ در تبریز به دنیا آمد. تحصیلات آکادمیک خود را در رشتهی نقاشی از هنرستان میرک آغاز کرد و پس از آن وی برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و در آکادمی هنر فرانکفورت به ادامه آن پرداخت.
در سال ۱۳۴۹ به ایتالیا رفت تا در دانشکده هنرهای زیبای رم در رشتهی نقاشی و مجسمه تحصیل نماید. نقاشی و مجسمه سازی از وی چهرهای معتبر و بین المللی ساخت. او بیش از پنج دهه در جامعه تجسمی به فعالیت هنری و شرکت در نمایشگاههای گروهی و انفرادی پرداختهاست. جدیدترین رونمایی از آثار محمد فاسونکی در گالری هور اتفاق افتاده.
در این مجموعه هنرمند، منتخبی از آثارش در دهه پنجاه در زمینهی نقاشی و طراحی به نمایش گذاشتهشده. فاسونکی هنرمندیست دارای بینش و نگرشی متفاوت و آنچه که در پیرامونش در جریان است را به صورت ناخودآگاه در قالب تصویر در میآورد.
در استیتمنت این نمایشگاه به قلم خود هنرمند آمدهاست: اغلب مشغولیتهای من تحت تاثیر محیط خودم، حرکتهای اجتماعی، مردم، افسردگیها، زشتیها و زیباییهایی که میبینم قرار دارد. کوچه و بازار جاهایی است که من خیلی آنجا رفتهام. با روح مردم رابطه دارم. من فرهنگ مردم، بگومگوها و همه مسایلشان را لمس کردهام. بعد سعی میکنم که آنها را روی بوم پیدا کنم و با احساسم آنها را بیان کنم. وقتی کار میکنم، احساس میکنم که من هنوز با آنها زندگی میکنم. احساس میکنم که همراه فرهنگ آنها، مثل آنها و در درون آنها هستم. اینها باعث میشود که من حس کنم جوهره را میکشم.
هنگامی که مخاطب برای اولین بار با آثار این هنرمند مواجه میشود در وهلهی نخست تودهایی عظیم از خطوط و رنگ خواهد دید که ناخواسته ذهنش را درگیر میکند. این درگیری نکاتی را در بر داشته که صحبت از فلسفه ایی بر جای مانده از فضای شخصی هنرمند میکند. آنچه ردپای شخصی در این مجموعه خطاب میشود دیدگاه نهیلیسم و ابزورد بوده که توسط قلم نقاش در اجرای آثار برون ریخته است.
مجموعهی محمد فاسونکی به دلیل چند وجهی بودنش بُعد معنایی متفاوتی به خود میگیرد. در واقع این بار معنایی در عناصر بصری بکار گرفته شده، نورپردازی و نحوه قلم گذاری هنرمند بوده که ماهیت نوینی به اثر میبخشد. هنگامی که مخاطب با دقت بیشتری به آثار نگاه میکند بیتردید متوجه حضور عوامل و عناصر تشکیل دهندهی یک فضای اکسپرسیونیستی خواهد شد. آنچه که در یک فضای اعتراضی هیجانات درونی هنرمند را شامل میشود تاثیر بسزایی در ارزش های خطی و رنگهای بکار گرفته شده گذاشتهاست.
در بخش طراحی این مجموعه هنرمند از خطوط در هم تنیدهای بهره جسته که نشانگر حجم هیاهویست که پیرامونش را در بر دارد. گاهی این هیاهو به آشفتگی و گاهی به روشنی ختم می شود. این ذهنیت از پیش ساخته با ازدحام خطوط بر روی هم نشان داده شده و روزنهی امیدی که از یک سمت بر فیگورها تابیده است. درواقع خط عنصر مهمی در طراحی قلمداد میشود که ایجاد ارزش خطی در روند شکل گیری یک اثر بیش از پیش تعریف خواهد شد. در این آثار ارزش گذاری بهگونه ایی پیش میرود که باعث چرخش چشم مخاطب در اثر میشود و به نحوی هنرمند مخاطب را با خود همسو و همراه می سازد. خطوط در مواردی بگونه ایی نقش ایفا کردهاند که اثر دارای دوگانگی بصری خواهد شد و بیننده آنچه در ماورای ذهن هنرمند وجود دارد را به خوبی درک میکند. ترسیم و تقسیم فضای این آثار بگونهایست که دو فضای مثبت و منفی، خوبی و بدی، خیر و شر را نمایان میکند. جسارت در گذاشتن خطوط از دیگر مواردی است که علاوه بر نمایش حرکت، این طراحی ها را منحصر بهفرد کرده است.
در دیگر آثار این مجموعه که شامل نقاشی هایی وصف ناپذیر می شود، اغتشاشات فکری هنرمند رویت پذیر شده. فضایی که باعث می شود مخاطب سیری در تاریخ هنر داشته باشد و قرون متفاوت را توصیف میکند. آنچه امروزه در جامعه هنرمند و دیگر جوامع در حال رخ دادن است، درهم تنیدگیهایست که محمد فاسونکی با ضربات جادویی قلمش به آنها پرداخته و با ترکیب رنگهای اکسپرسیو که در بیشتر موارد به تیرگی هایی منتهی میشود، سعی در به نمایش گذاشتن هیجانات درونی خود و اتفاقهای در حال وقوع را دارد. این رویدادها فریادهایست که مخاطب را به درون تابلو میکشد. نگاه متفاوت هنرمند گاهی ذهنیت را به اکسپرسیو انتزاعی میکشاند. این ذهنیت در قالب فرم و محتوای آثار تعریف میشود. هنرمند با این شکل و فضا تلاش بر این دارد محتوا را از قید و بند فضای سنتی رها کرده و نگاهی نوین پدید آورد. نقاشیهای محمد فاسونکی گاهی در روش اجرا بین فوویستها و اکسپرسیونیستها پیش رفته و نمیتوان منکر تاثیر گذاری بدوی گرایی بر آنها شد.
هنگامیکه بازدیدکننده آثار را با نگاهی تحلیلی مینگرد، متوجه بهره گیری هنرمند از شمایل نگاری و نماد شناسی خواهد شد. شمایلهایی که اشاره به انسان و درون آن داشتهاند، در مواردی فضایی بیکران و ناگفته های جهان امروز را توصیف میکند. در فضای نمادین این مجموعه خلاصه ایی از نمادهای حیوانی، انسانی و هندسی بحث برانگیز است.
نمادها در آثار علاوه بر معنای نمادین خود، فضایی که هنرمند در آن زیسته و با آن عجین شدهاست را به تصویر درمیآورد. بازارهای قدیمی، رفت و آمد اشخاص و گاهی پوشش آنها، بیانگر مکانهاییست که محمد فاسونکی از آنها الهام گرفته و به صورت ناخودآگاه این تجارب شخصی را با مخاطب درمیان گذاشتهاست.
بُعد معنایی این مجموعه هنگامی که از عناصر بصری اصلی خارج میشود، وارد مرحلهایی دیگر از تحلیل شده که زیرساختهای فلسفی با خود در پی دارد. نماد دایره در آثار اشاره به ادوار گوناگون دارد و تغییراتی که در اجتماع در پیش است. گاهی این دایره ها بار معنوی با خود همراه داشته که یادآوار فضای مذهبی موجود در آثار دورهی رنسانس میشود. مربع های درهم تنیده به جای اشاره به استقامت و استواری، تزلزل موجود را بیان میکند، همچنین یادآور اتاق هایست که هرکدام قصهی متفاوتی را تعریف میکند. از آنجایی که هنرمند دیدگاه نهیلیسم دارد، مخاطب با نگاه کردن به فیگورهایی که در یک فضای گمشده ترسیم شده اند متوجه این رخداد میشود و بازهم دایرهها علاوه بر تکرار یک اتفاق و پایان نامشخص که زندگی افراد یک اجتماع را در بر دارد ، اشاره به ابزورد بودن این مجموعه میکند، همچنین چرخهی بی پایان حیات را نیز رویت پذیر خواهد کرد. در این اجتماع وقایع گاه خوشایند و گاه ناخوشایند خواهد بود. به طور کلی آثار محمد فاسونکی توصیفگر شرایط پیرامونش از گذشته تا به امروز بودهاست.
رونمایی از آثار محمد فاسونکی از تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۹۸ تا ۳ دی ۱۳۹۸ در گالری هور به آدرس: تهران، خیابان مطهری، خیابان میرزای شیرازی شمالی، کوچه نعیمی، پلاک۱۲ برگزار است.